صادرات از بخش‌های مهم هر کشور است که راه اقتصادی را توسعه می‌دهد. در بسیاری از کشورها، صادرات محور اصلی توسعه است و تولیدات داخلی و عرضة آن در بازار رقابت جهانی، سبب استقلال کشورها می‌شود. بسیاری از کارشناسان، صادرات را یگانه مسیر موفق برای توسعة اقتصادی در بازار جهانی می‌دانند.
صادرات دو ربات جراح سینا به کشور اندونزی در سال 1402 را می‌توان نقطة درخشانی برای توسعة صادرات محصولات حوزة سلامت دید، اما کاهش چشمگیر صادرات تجهیزات پزشکی ایران را باید به‌چشم هشدار تلقی کرد. بنابراین، مسئولان باید پیش از هر چیز، در پی یافتن دلایل این افت و رفع موانع صادرات این تجهیزات و کالاها باشند. به همین منظور و به رسم همیشگی ماهنامه، در نخستین شمارة سال جاری، چالش‌ها و مشکلات این عرصه را براساس آنچه در سال گذشته و طی گفت‌وگو با دست‌اندرکاران این حوزه دریافتیم، به اشتراک می‌گذاریم.

یک‌ میلیارد یورو ارزآوری از طریق صادرات دارو، واقعیت یا بلندپروازی
سیاست‌گذاران برنامة هفتم توسعه برنامه‌ریزی کرده‌اند که در پایان این برنامه، ایران از طریق صادرات دارو سالانه یک‌ میلیارد یورو ارزآوری داشته باشد، درحالی‌که امروز به‌دلیل تحریم‌های ظالمانه، برای تأمین برخی از اقلام دارویی با مشکل مواجه‌ایم و در برخی موارد دچار کمبودیم. در این شرایط، آیا این هدف‌گذاری درست است؟ فعالان باسابقة عرصة تولید و تأمین دارو و مواد اولیة دارویی‌، دیدگاه‌های مختلفی در این باره دارند. برخی این هدف‌گذاری را بسیار بلندپروازانه می‌دانند، برخی می‌گویند توان کشور بیشتر از این هدف است، و عدة دیگری معتقدند درصورتی‌که دولت با بخش خصوصی همکاری و شرایط را مهیا کند، دست‌یافتن به این هدف دور از دسترس نیست.
به‌منظور رسیدن به این هدف، لازم است بخش‌های متولی و قانون‌گذار برای تسهیل دریافت مجوزهای مورد نیاز، تسهیل فرایندهای حمل‌ونقل و …، به تولیدکنندگان کمک کنند تا بتوانند صادرات را توسعه دهند. رسیدن به هدف صادرات یک میلیارد یورو دارو در سال، به برنامه‌ریزی درازمدت نیاز دارد. ضمن اینکه صادرات رابطة مستقیمی با روابط بین‌الملل دارد و تا وقتی در این زمینه، شرایط فراهم نشود، اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
ناگفته نماند که از نظر برخی بزرگان این عرصه، قدرت تولید فراورده‌های دارویی کشور حتی بیشتر از این رقم است، اما با توجه به رقابت‌های شدید شرکت‌های داروسازی خارجی و دامپینگ‌هایی که انجام می‌دهند، ورود به این بازار برای تولیدکنندگان ایرانی بسیار دشوار است. از سوی دیگر، شرکت‌های بین‌المللی و بزرگ دارویی توان تبلیغاتی بیشتری دارند و سال‌های طولانی است که در کشورهای مختلف کار کرده‌اند. این باعث می‌شود ورود تولیدکنندگان ما به بازارهای جهانی سخت‌تر شود. علاوه بر اینکه ثبت فراورده‌های دارویی در کشورهای صنعتی بسیار سخت است.
برای رسیدن به این هدف، راهکارهایی ازجمله معطوف‌کردن تمرکز دولت از واردات به تولید، ایجاد مسیرهای جدید برای تسهیل تولید، و تخصیص منابع به تولید با مشاوره‌گرفتن از خود تولیدکنندگان چاره‌ساز خواهند بود. در غیر این صورت، تولید هر روز ضعیفتر خواهد شد و صادرات یک میلیارد یورویی به رؤیایی دست‌نیافتنی تبدیل می‌شود.
در حال حاضر، بخش دارویی کشور سالانه دو میلیارد دلار ارز برای تولید داروهای ساخته‌شده می‌گیرد و حدود 150 تا 200 میلیون دلار صادرات دارد. در زمینة تجهیزات پزشکی نیز اعداد صادرات بسیار کمتر از این‌هاست و صادرات رسمی، که با برگ سبز انجام می‌شود، حدود چند ده میلیون دلار است، یعنی حتی به صد میلیون دلار هم نرسیده است که فاصلهاش با یک میلیارد دلار بسیار زیاد است.
هرچندکه میتوان به این رقم رسید، ولی شعاردادن یک بحث است و عمل‌کردن بحث دیگری است. شعاردادن و ادعاکردن خیلی راحت است، اما عمل‌کردن بسیار سخت است. خوشبختانه، در کشور ما، تجهیزات پزشکی بیشتر در اختیار بخش خصوصی است و بخش دولتی به تولید تعداد کمی از تجهیزات پزشکی ورود کرده است. البته همان هم ماجراها و مشکلاتی ایجاد کرده است؛ چراکه بخش دولتی با بخش خصوصی رقابت میکند و این روند چالش بزرگی ایجاد کرده است.
نکتة مهم‌ دیگر این است که سیاست‌گذاران از طریق صادرات تجهیزات پزشکی، اهداف دیگری شامل قدرت‌آفرینی و دستیابی به نفوذ در بازار جهانی را هم دنبال می‌کنند؛ چراکه تجهیزات پزشکی از آن دسته کالاهایی است که تمام جوامع به آن نیاز دارند و امکان تولید آن نیز در هر کشوری فراهم نیست. بنابراین، کشوری که توانایی تولید و صادرات تجهیزات پزشکی را دارد، می‌تواند قدرت خلق کند و با توجه به اینکه کشورهای کمتری توان تولید این دسته از محصولات را دارند، هرچه فناوری و پیچیدگی این تولیدات بیشتر باشد، قدرتی که از این راه به‌دست می‌آید، بیشتر و دامنة نفوذش عمیق‌تر خواهد بود.
فراهم‌نبودن زیرساخت‌های صادرات
صادرات فرایندی پیوسته و درازمدت است. باید سال‌ها زیرساخت‌های صادرات فراهم شود تا در صورت موفقیت، بتوان محصول آن را در سال‌های سوم و چهارم چید. صادرات دارو نیز به صبر، ایجاد زیرساخت تولید، و ارتقای جی‌ام‌پی نیاز دارد. بسیاری از تولیدکنندگان کشور در معرض مشکلات زیادی قرار دارند که بیشتر آن‌ها ناشی از نبود حمایت و زیرساختهای لازم برای تولید در کشور است.
تاکنون چندین‌بار صادرکنندگان نمونة کشور انتخاب شده‌اند و از آن‌ها تقدیر شده است، اما این تقدیرها برای حمایت از صادرات کافی نیست. برای صادرات لازم است تا زیرساختهای تولید تقویت شود و بتوان ابتدا نیاز بازارهای کشور را مرتفع کرد تا بعد از آن، مسیر صادرات تسهیل شود. البته، تقویت زیرساخت‌ها و استانداردها نباید به یک یا دو شرکت محدود شود. سیاستهای کشور باید به‌نحوی باشد که همة شرکتها بتوانند همراه با هم زیرساختها و استانداردهایشان را به‌‌نحوی ارتقا دهند که توان رقابت صادراتی داشته باشند.
در تمام کشورها، دولت‌ها برای رونق تولید و صادرات تجهیزات پزشکی، باید زیرساختهای لازم این صنعت را تأمین و موانع کسب‌وکارها را رفع کنند. متأسفانه در کشور ما، از این نظر مشکلات زیادی وجود دارد و دولتها موانع زیادی ایجاد میکنند. برای مثال، وزارت بهداشت میخواهد خودش همة کارها را انجام بدهد، یعنی درحالی‌که خودش بزرگترین مشتری تجهیزات پزشکی است، خودش بزرگترین قانونگذار و رگولاتور تجهیزات پزشکی باشد، خودش کنترل کیفیت را انجام بدهد، خودش ارز را تخصیص بدهد، خودش بخش درمان را برعهده بگیرد و مانند این‌ها. به همین دلیل، نمی‌تواند هیچ‌کدام از کارهایش را درست انجام بدهد. البته، قطعاً دولت باید نظارت داشته باشد؛ همان‌گونه که همه‌ جای دنیا این کار انجام می‌شود، اما دخالت مستقیم دولت در کارها و اینکه خودش همة مسئولیت‌ها را برعهده بگیرد و درنهایت، نتواند هیچ‌کدام را به‌درستی انجام بدهد، مشکلات بسیاری را در کشور ما ایجاد کرده است؛ مانند قیمتگذاری دستوری و تخصیص ارز یارانهای.

کمبود تولید داخلی مواد دارویی، مانعی برای حضور در عرصة بین‌المللی
به‌دلیل اینکه مواد دارویی در ایران کم تولید می‌شود، صرفة اقتصادی چندانی ندارد. درنتیجه، شرکت‌ها نمی‌توانند وارد عرصة بین‌المللی شوند و خودی نشان دهند. فرض کنید شرکتی در سال، ده تُن مادة تری‌متوپریم تولید کند، درحالی‌که شرکتی چینی سالانه 150 تا 200 تن از این ماده تولید می‌کند. طبیعتاً قیمت کالای چینی بسیار ارزان‌تر از کالای ایرانی خواهد بود و شرکت ایرانی توان رقابت در بازار جهانی را نخواهد داشت. متأسفانه، چنین فراورده‌هایی در ایران، همیشه با کمبود بازار داخلی مواجه بوده‌اند. به همین دلیل، سازمان غذا و دارو اجازة صادرات نمی‌دهد. راهکار این است که با توسعة خطوط جدید تولید، بتوان علاوه بر تأمین نیاز بازار داخلی، بخشی از تولیدات را هم به کشورهای دیگر صادر کرد.
به‌طور کلی، وضعیت تولید مواد اولیة دارویی در ایران به این شکل است، مگر اینکه شرکت‌ها به شرکت‌های خارجی بپیوندند. مثلاً اگر شرکتی هندی تولیدش را در ایران انجام دهد، شرکت تولیدکننده می‌تواند محصولش را صادر کند.
البته شرایط مادة مؤثرة دارویی با داروی ساخته‌شده فرق دارد. از آنجا که داروی ساخته‌شده مستقیم به ‌دست مصرف‌کننده می‌رسد، صادرکردن آن راحت‌تر است، اما مصرف‌کنندة مواد مؤثرة دارویی شرکت‌هایی‌اند که کارخانة داروسازی دارند. در حال حاضر نیز در منطقة خاورمیانه کارخانه‌های دارویی زیادی وجود ندارند.

تبعیض میان واردات و صادرات در صنعت سلامت
در ساختارهای دولتی صنعت سلامت، تاکنون بیشتر تمرکز روی نظارت و رگولاتوری واردات بوده است؛ زیرا ایران به‌طور معمول به‌عنوان صادرکنندة مواد نفتی و واردکنندة باقی محصولات عمل کرده است. همین مسئله باعث شده است تولیدکنندهها تحت فشار بیشتری باشند و در واحدهای نظارتی، ساختارهای جدی برای تسهیل و حمایت تولید وجود نداشته باشد. اگر هم چنین ساختاری وجود دارد، توانایی ارائة خدمات مناسب را ندارد. به همین دلیل، همیشه محصولات تولیدکننده با تأخیر در ارزیابی مواجه است، درحالی‌که این مسیر برای واردکننده‌ها در زمان بسیار کوتاهتری انجام میشود.
در میان تمام گرفتاریهای ناشی از تحریم، به‌دلیل تخصیص ارز به مواد اولیه، امروز حتی به شرکتهای تولیدکننده هم اجازة صادرات داده نمیشود، هرچند میزان ارز تخصیص‌داده‌شده برای مواد اولیه در مقابل واردات محصول نهایی بسیار ناچیز است. در این شرایط، چطور میتوان صادرکنندة خوبی بود؟ درحالی‌که حتی نقل‌وانتقال مالی ممکن نیست. دور زدن تحریمها، افتتاح حساب خارج از ایران، خرید مواد اولیه از خارج کشور، و موانع و مشکلات بسیار جدی دیگر بر سر راه صادرکنندگان است.
تولیدکننده بعد از دست‌وپنجه‌نرم‌کردن با سختیهای فراوان برای ایجاد زیرساخت تولید، در راهروهای نظارتی گیر میکند و به‌دلیل ممنوعیت صادرات، نمیتواند محصول خود را صادر کند. در چنین شرایطی، طبیعی است که صادرات غیرنفتی امکان توسعه نخواهند داشت.
بهترین راهکار این مشکل قطع ارز ترجیحی است. دولت نباید از ابتدا چنین کاری می‌کرد و مابهالتفاوت ارز ترجیحی با ارز بازار آزاد را در انتهای زنجیره به مصرف‌کننده میرساند. به‌جای آن، باید روی تولیدکننده سرمایه‌گذاری میکرد تا زیرساخت تولید را توسعه دهد و به این ترتیب، بعد از تأمین بازار کشور، به سراغ صادرات برود.
متأسفانه، دولت تا امروز برنامههای دیگری را اجرا کرده است که هیچ شواهدی دال بر حمایت از تولید و صادرات غیرنفتی در آنها مشاهده نمیشود. اگر همین روال ادامه پیدا کند، احتمال دارد که همین میزان از صادرات نیز نابود شود و کار به جایی برسد که حتی تأمین نیاز داخل کشور هم عملی نشود. دولت میتواند در مصوبات خود بازنگری داشته باشد و شرایط را برای تولید داخل هموار کند. این مهم امکان‌پذیر نیست؛ مگر اینکه تولیدکننده‌های مطرح کشور در سیاستگذاریهای این حوزه نقش داشته باشند.
هیچ‌جای دنیا دیده نمیشود که تا این حد به واردات یارانه بدهند. همه‌جای دنیا به صادرات یارانه میدهند، ولی اینجا برعکس است. به تولیدکننده گفته می‌شود که باید ارز حاصل از صادرات خود را به سیستم بانکی کشور برگرداند و چند راه را هم برای انجام این کار پذیرفته‌اند.
برای مثال، چون سیستم بانکی ما به‌طور کل مسدود است، بسیاری اوقات صادرکنندگان مجبورند ارز حاصل از صادرات خود را به‌شکل اسکناس از مشتری تحویل بگیرند. دولت می‌گوید باید این ارز را در فرودگاه اظهار کنند و بعد آن را در مکانیسمی به بانک مرکزی بفروشند، اما مسئله این است که بانک مرکزی این ارز را حدود 20 درصد زیر قیمت بازار می‌خرد؛ آن هم از صادرکنندهای که یک دلار هم ارز یارانهای نگرفته است. درنتیجه، این صادرکنندگان نه‌تنها یارانهای نگرفتهاند، بلکه با این روش، به دولت یارانه هم میدهند. نخستین کار دولت باید این باشد که این موانع را برطرف کند، بعد سراغ مراحل بعدی برود.

محدودیت کشورهای متقاضی تجهیزات پزشکی ایران
در صادرات تجهیزات پزشکی ایران، با محدودیت کشورهای متقاضی مواجه هستیم و فقط کشورهای خاصی به سراغ ایران میآیند. تحریم‌های بین‌المللی هم این مسئله را تشدید کرده است. به همین دلیل، بسیاری از شرکت‌های صادرکنندة ایرانی برای اینکه این مشکل را حل کنند، برندهایی با نامهای دیگر در کشورهای دیگر ثبت کردهاند و به این ترتیب، درحالی‌که فناوری و دانش فنی برای ایران است و کالا در ایران تولید شده است، با نام کشور دیگری به فروش میرسد.
افزون بر اینکه برخی کشورها مانند کشورهای همسایه هم ترجیح میدهند با ما تولید مشترک داشته باشند و بخشی از تولید کالا را در کشور خودشان انجام دهند تا بتوانند آن کالا را راحت‌تر در بازار خود بفروشند، اما اگر ما، مانند کشورهای اروپایی، یکی از کشورهای خوش‌نام در این زمینه بودیم، این مشکلات را نداشتیم، ولی حالا که نام ساخت ایران را بر خود داریم، گرفتار مجموعهای از مشکلات هستیم.
خوش‌نام‌شدن صنعت ایران و به‌ویژه صنعت تجهیزات پزشکی ایران، موضوعی بسیار مهم است. اگر ایران بتواند در صنعتی خوش‌نام شود، در درازمدت تأثیرگذار خواهد بود. در تجهیزاتی که مصرفی نیست، اگر مشتری‌ها خدمات پس از فروش خوب دریافت کنند، متوجه شوند کیفیت محصول خوب است، و قیمت آن در مقایسه با برندهای دیگر رقابتی باشد، در درازمدت صنعت تجهیزات پزشکی و برند ایران رشد می‌کند.
همیشه همة مشتریان، چه داخلی و چه خارجی، در وهلة نخست به کیفیت توجه میکنند. ممکن است انتخاب محصول در داخل کشور تحت‌تأثیر مسائل دیگری قرار بگیرد و با برخی رودربایستی‌ها گره خورده باشد، ولی وقتی پایمان را از مرزها بیرون میگذاریم، دیگر این مسائل نمی‌توانند تأثیرگذار باشند و قطعاً این کیفیت است که حرف اول را میزند.
وقتی محصولی تولید شود که حداقل استانداردهای موجود یا دست‌کم استاندارد‌های کشور مقصد را داشته باشد، با توجه به قیمت تمام‌شدة کمتر، میزان عرضه، و در دسترس بودن در آن کشور، جذابیت پیدا میکند و به‌عنوان داروی وارداتی آن کشور انتخاب می‌شود. پس می‌توان ذات کیفی محصول را نخستین دلیل صادرات دانست.
دومین دلیل موفقیت در صادرات، راهبرد درست در انتخاب کشورهای هدف است. وقتی تولیدکنندگان استانداردهای خود را با کشورهای هدف صادراتی انطباق دهند، به‌راحتی میتوانند در بازار آن کشورها نفوذ کنند. البته این کار یک روز و دو روز نیست و مدتها طول می‌کشد. باید رویکرد صادراتی و نگاه صادرات‌محور داشت و استانداردها و کیفیت مناسب با بازارهای خارجی و صادراتی را مدنظر قرار داد.
صادرات محصولات دارویی نیازمند دو مرحلة تأیید شرایط خوب تولید شرکت و تأیید کیفیت محصولات شرکت است. یکی از راهبردها این است که در انتخاب کشورهای مقصد صادراتی، آن‌هایی را انتخاب کرد که سرعت تأیید محصولشان متناسب با دادههای کیفی تولیدکنندگان ما باشد. مثلاً کشورهای همسایه هم سرعت ورود به بازارشان همسان با نظامهای کیفی ماست و هم اینکه حمل‌ونقل کالای راحتتری برای صادرات دارند.

برقراری روابط رگولاتوری بهتر با دنیا
یکی از تغییراتی که می‌تواند تأثیر بسزایی در افزایش صادرات دارو و تجهیزات پزشکی کشور داشته باشد، برقراری روابط رگولاتوری بهتر با دنیاست. اگر روابط ما از نظر تنظیم¬گری (رگولیشن) دارویی با دنیا بهتر شود و توافق‌نامه‌های دوجانبهای با کشورهای مختلف در این زمینه داشته باشیم، روند صادرات تسهیل می‌شود. برقراری چنین شرایطی می‌تواند به ما برای رسیدن به این هدف کمک کند و سبب شود بازارهای مرغوبتری به‌دست بیاوریم و وارد عرصة تنظیم‌کنندگان بزرگ بازار مانند بازار اروپا و افدیای بشویم که این خود نیازمند سرمایه‌گذاری روی زیرساختها و استانداردهای درون کشور است.

برندسازی با حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی
برندینگ، دیپلماسی بازرگانی، و توسعة بازار صادراتی از اهداف اصلی حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی است. برند نوعی هویت معنوی و بسیار مهم در کسب‌وکار است که یک‌شبه به‌دست نمی‌آید. بی‌تردید، حضور در رویدادهای مهم صنعت سلامت، نقش و سهم مؤثری در برندینگ دارد. یکی از نتایج حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی، تقویت ضریب نفوذ برند است. یکی دیگر از دستاوردهای حضور در این نمایشگاه‌ها، انتقال دانش فنی است.

سخن پایانی
تجهیزات پزشکی هم مانند دیگر بخش‌های صنعت و تجارت در ایران، گرفتار عوارض تورم افسارگسیخته، عواقب تحریم‌ها، محدودیت‌های تبادلات مالی، و مشکلات ناشی از بازگرداندن ارز حاصل از صادرات به داخل کشور است که کار صادرات را برای تولیدکنندگان دشوار، پیچیده، و پُرهزینه می‌کند، اما بخش تجهیزات پزشکی، فارغ از همة آن مشکلاتی که بر تمام بخش‌های صنعت سایه انداخته است، با مشکلات و دست‌اندازهای دیگری هم دست‌به‌گریبان است که بیشتر آن‌ها ناشی از سیاست‌های سخت‌گیرانه و قوانین دست‌وپاگیر داخلی است.
یکی از این قوانین دست‌وپا گیر داخلی این است که چون بخش تجهیزات پزشکی برای تولیدات خود از ارز ترجیحی استفاده می‌کند، صادراتش با محدودیت رو‌به‌رو است؛ یعنی درحالی‌که تولیدکنندة داخلی ناچار است از یک سو، به‌دلیل سرکوب قیمت‌ها و ازسوی‌دیگر، برای باقی‌ماندن در عرصة رقابت از ارز ترجیحی استفاده کند، به‌دلیل استفاده از همین ارز، مجاز نیست تولید خود را صادر کند. حیدر محمدی، رئیس سازمان غذا و دارو، در این زمینه می‌گوید: «نمی‌توانیم به تجهیزات پزشکی که با ارز ترجیحی در داخل کشور تولید شده‌اند، اجازة صادرات بدهیم، مگر اینکه قطعات مورد نیاز تولید به‌جای ارز ترجیحی با ارز حاصل از صادرات محصولاتشان وارد شوند.»
بر اساس قانون دیگری، تنها دسته‌ای از تجهیزات پزشکی اجازة صادرات دریافت می‌کنند که تولیدشان در داخل کشور فراتر از نیاز بازار باشد، تا در صورت صادرات آن کالاها، کشور دچار کمبود نشود. باید توجه کرد کالایی که در داخل تولید می‌شود، اجازة واردات ندارد؛ درست مانند این است که دست‌وپای تولیدکننده را برای صادرات بسته باشیم؛ درحالی‌که می‌توان هم‌زمان اجازة واردات کالاهای مشابه را داد و فضا را برای توسعة صادرات باز گذاشت، تا هم ارز ناشی از این صادرات وارد کشور شود و هم تولیدکنندة داخلی در رقابت با کالاهای خارجی، خود را ملزم به افزایش کیفیت و ارتقای فناوری بداند. افزون بر اینکه از این طریق، می‌توان اندک‌اندک در بازارهای جهانی، به‌ویژه بازارهای منطقه‌ای نفوذ پیدا کرد و به‌عنوان یکی از بازیگران این عرصه، نقش جدی داشت.
هرچند مسئولان این تصمیمات را به‌دلیل نگرانی از ایجاد کمبود این کالاهای استراتژیک اتخاذ می‌کنند، همین قوانین و بخشنامه‌های محدودکننده که دست‌وپای تولیدکننده و صادرکننده را می‌بندد، می‌‌تواند مانع جدی توسعة این صنعت، حتی در داخل، محسوب شود؛ چراکه تولیدکننده مجبور است تولیدات خود را با قیمت دستوری به بازار عرضه کند که برای کاهش فشار به مصرف‌کنندة نهایی، حاشیة سود بسیار کمی دارد، اما می‌تواند همین تولیدات را در بازار آزاد جهانی با قیمت واقعی‌تر به ‌فروش برساند و با سود ناشی از آن، به فکر نوسازی صنعت خود و توسعه و ارتقای فناوری‌های تولیدش باشد یا با دست بازتر، به‌سمت تولید تجهیزات پیچیده‌تر با فناوری بهتر برود.

تهیه‌وتنظیم: مریم هاشمی

نوشته‌های مشابه