گفتوگو با سیدرضا مظهری، رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت:
فناوری اطلاعات باید به تحول در نظام سلامت کشور بینجامد
(بخش اول)
سیدرضا مظهری پزشک و متخصص ژنتیک است، اما اکنون، پس از 26 سال خدمت در بخشهای مختلف نظام بهداشت کشور، قریب به یکسالونیم است که در مسند رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی نشسته است. برایم جالب است که بدانم چگونه کسی که متخصص ژنتیک است، به بخش فناوری اطلاعات راه یافته است.
به همین دلیل، صبح یک روز بهاری، مهمان دفتر سادة رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی شدم تا برای پرسشهای متعددی که دربارة او، وضعیت آیتی در این وزارتخانه و برنامهای که برای دیجیتالیشدن فرایندها و حمایت از استارتاپهای حوزة سلامت دیجیتال وجود دارد، پاسخی بیابم. آنچه در پی میخوانید، بخش نخست مشروح این گفتوگو است.
او دربارة چگونگی راهیافتنش به این دفتر میگوید: «سابقة کاری من در جایگاههای مختلف مدیریتیای که در این 26 سال در نظام سلامت داشتم، با فناوری اطلاعات گره خورد، تا آنجا که دست آخر، سبب شد که اکنون، با وجود اینکه هنوز به کار پزشکی مشغول هستم، مسئولیت مرکز فناوری اطلاعات وزارت بهداشت را برعهده بگیرم.»
مظهری دربارة رابطة میان پزشکی و فناوری اطلاعات توضیح میدهد: «برخلاف آنچه بیشتر مردم تصور میکنند، فناوری اطلاعات صرفاً کد زدن و تولید نرمافزار نیست. به نظر من، 30 درصد حجم کار محصولات فناوری اطلاعات از جنس کدنویسی، تحلیل، تیبل و اینگونه موارد است و 70 درصد آن، فرایندهایی است که باید طراحی و سپس روی سیستم الکترونیکی پیادهسازی شود.»
او مثال میزند: «وقتی دربارة فرایندهایی مانند نسخهنویسی الکترونیک، واکسیناسیون، مراقبت از مادران باردار و … فکر میکنید، باید قابلیتهای آیتی را بشناسید. همچنین باید بدانید با این قابلیت چه کارهایی میخواهید بکنید، یعنی کسی که میخواهد در مرکز فناروی اطلاعات قرار بگیرد، باید تقریباً با دو قابلیت آشنا باشد؛ هم نظام سلامت را بشناسد و هم با آیتی آشنا باشد.
کسی که فقط متخصص آیتی باشد و نظام سلامت را نشناسد، احتمالاً کارش به اتوماسیون و حذف کاغذ خواهد انجامید و فقط فرایندهای جاری و ساری موجود در شبکة نظام سلامت را نرمافزاری خواهد کرد. اگر هم این فرد فقط نظام سلامت را بشناسد، ولی آشنایی درستی با فناوری اطلاعات نداشته باشد، نمیتواند از قابلیتهای مختلفی که آیتی ایجاد میکند و تحولی که میتواند در فرایندها ایجاد کند، بهره ببرد.»
مظهری برای اینکه موضوع را روشنتر کند، بانکداری الکترونیک را مثال میزند و ادامه میدهد: «در بانکداری الکترونیک، اگر کسی فقط با بانکداری آشنا باشد و دربارة فناوری اطلاعات، آگاهی نداشته باشد، میگوید همان کارهایی که تابهحال بهصورت کاغذی و با حضور در شعبه انجام میشد، مانند افتتاح حساب، پرداخت قبض برق و آب و …، از این به بعد بدون کاغذ انجام شود.
در این روش، همچنان لازم است که مشتری در بانک حضور یابد و فقط استفاده از کاغذ در فرایندها حذف میشود. درحالیکه بانکداری الکترونیک با استفاده از قابلیتهای آیتی، اجازه میدهد مسیر را تغییر دهید، بهگونهای که فرایندها بدون حضور مشتری قابل انجام باشد و در انتها، به فرایندی تحولگرا در نظام بانکی بینجامد. این نگاه باید در حوزة سلامت هم حاکم باشد.»
به گفتة رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، تا پیش از این، کسانی این مسئولیت را در وزارت بهداشت برعهده گرفته بودند که یا متخصص آیتی بودند یا با نظام سلامت آشنایی داشتند. شاید به همین دلیل هم نتوانستند مأموریت اصلی سیستم را پیش ببرند، اما تصور وزیر بهداشت و همکارانش بر این است که مظهری شرایط متفاوتی دارد، پس میتواند به تلفیق این دو حیطه کمک کند.
مظهری دربارة چگونگی ورودش به حوزة فناوری اطلاعات میگوید: «من در سال 1379، مدیر درمان استان مازندران و در مقاطعی هم رئیس بیمارستان بودم. از سال 1389، وارد وزارت بهداشت شدم. در تمام این سالها که در حیطههای مختلف، مسئولیتی برعهده داشتم، با پیچیدگیهای بسیاری برای ایفای مأموریتهایم مواجه بودم. بنابراین، مجبور بودم به سراغ نرمافزار و الکترونیکیکردن روند کارها بروم تا بتوانم تصمیمات بهتری بگیرم.»
او ادامه میدهد: «در سال 1379، هنگامی که مدیر درمان استان مازندران بودم، باید تصمیم می¬گرفتیم که چند تخت بستری در شهرستانهای مختلف داشته باشیم. برای اینکه به عدد درست برسیم، باید مؤلفههای مختلفی را در کنار هم در نظر میگرفتیم. مثلاً، باید میدانستیم در شهرستان چالوس چند تخت سیسییو، آیسییو، جراحی عمومی و … نیاز داریم.
اگر به این نتیجه میرسیدیم که به ده تخت نیاز داریم، باید توضیح میدادیم که چرا به ده تخت نیاز داریم، نه نُه یا یازده تخت. این محاسبه به بررسی مؤلفههای متعددی ازجمله جمعیت منطقه، نرخ رشد جمعیت، میزان بیمارپذیری، شرایط اقتصادی و … نیاز داشت. بعد از بررسی تمام این مؤلفهها، مثلاً به این نتیجه میرسیدیم که به دو تخت آیسییو در این شهرستان نیاز داریم.
سپس بررسی میکردیم که آیا دایرکردن دو تخت آیسی یو در این شهرستان، اقتصادی است یا نه. اگر نمیشد با دو تخت بخش آیسییو را دایر کرد، آیا باید به سطح ارجاع میرفت؟ حالا سطح بعدی ارجاع چالوس کجاست؟ اصلاً این سهمیههای کوچک را کجا باید بفرستیم؟»
او میافزاید: «آن زمان با دوازده مؤلفه برای تصمیمگیری روبهرو بودیم و باید همة آنها را کنار هم میگذاشتیم و بررسی میکردیم. افزون بر اینکه این اعداد و ارقام پویا بودند و دائم تغییر میکردند. مثلاً جادة کمربندی دور شهر ایجاد میشد که حجم تصادفات را در سطح منطقه کمتر میکرد. بهتبع آن، به تختهای جراحی کمتر نیاز میشد و در مقابل، مؤلفة دیگر بیشتر میشد.
مثلاً فراوانی یک بیماری خاص بهصورت بیماری بومی یا اپیدمی منطقهای افزایش مییافت و باعث میشد محاسبات تغییر کند. آنجا متوجه شدم که چارهای ندارم غیر از اینکه سراغ نرمافزارها بروم، البته نه به این معنا که خودم نرمافزار بنویسم. هنر من این بود که شرکتهای تولیدکنندة نرمافزار را جمع میکردم، نیاز خود را به آنها میگفتم، طراحی و معماری کار را انجام میدادم و آنها برایش کد نویسی میکردند؛ کاری که همین الان هم انجام میدهم.»
او میگوید: «به همین ترتیب، 64 برنامة مختلف حوزة سلامت را فهرست کردیم. در این زمینه هم هنر اصلی مجموعة ما این است که با کمک ادارات کل وزارتخانة بهداشت و درمان، که هرکدام متولی یک بخش از این 64 برنامه هستند، قابلیتهای آیتی را روی میز بگذاریم و بر اساس آنها، طراحی، بازطراحی و بازمعماری کار را با هدف الکترونیکیکردن و ایجاد تحول در فرایندهای خدمت انجام دهیم؛ آن هم در جایی که لایة صف و مردم هستند.»
رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت میگوید: «این شامل زنجیرة بزرگی ازجمله اصلاح، تکمیل فرایند و بهبود فرایندهای نظام برنامهریزی و سیاستگذاری، اولویتبندی، مسئلهیابی، بودجهریزی، نظارت و پایش، حوزههای ستادی و…. است. حالا آیتی باید به میدان بیاید و تمام این مسیر را شخم بزند و آن را از ابتدا درست کند تا هم طعم شیرین آن برای مردم در صف حاصل شود و هم در حوزههای ستادی، فضای غیرشفافی که بهدلیل نبود اولویتبندی و مسئلهیابی به وجود آمده بود، اصلاح شود.»
آیتی باید به مدیریت لایة صف بینجامد
«لایة صف دقیقاً جایی است که مردم بهعنوان گیرندة خدمات سلامت، با خدماتدهندگان سلامت در ارتباط مستقیم هستند؛ مانند بیمارستانها، درمانگاهها، مطبها، داروخانهها، مراکز تصویربرداری پزشکی و مانند اینها. پس کسی که قرار است منطقهای را مدیریت کند، باید از مسائل و مشکلات منطقهاش آگاه باشد، یعنی باید از مسائل و مشکلاتی که در لایة صف یا لایة ارائه خدمات وجود دارد، باخبر باشد.»
مظهری پس از توضیح معنای لایة صف، ادامه میدهد: «شما بهعنوان مدیر، هنگامی که میبینید لایة صف پرازدحام و شلوغ است، ابتدا باید شرایط را رصد کنید و نیازی را که به این ازدحام منجر شده است، شناسایی کنید.
شاید به این نتیجه برسید که این شلوغی بهدلیل کمبود متخصص است و باید متخصصان بیشتری به مجموعه افزوده شود، اما آیا فقط همین است و کار در همینجا خاتمه مییابد؟ اگر مسئله را درست رصد کرده باشید، شاید متوجه شوید که چه اتفاقاتی منجر به بیمارشدن مردم و ایجاد این صف شلوغ شده است. اینجا باید در لایة پیشگیری و بهداشت هم مداخله کنید تا بتوانید حجم بیماران را کاهش دهید. اگر مسیر را درست طراحی کرده باشید، باید پیگیری بیماران و شرایط پس از درمان آنها هم انجام شود.»
رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت کمک به اولویتبندی بهینهتر را یکی دیگر از فواید استفاده از آیتی در اصلاح فرایندها میداند و میافزاید: «پس از اینکه مسائل را یافتید و راهحلها را پیدا کردید، نوبت به اولویتبندی میرسد.
اگر لایة صف پر ازدحام است، تعداد تخت کم است، شیوع بیماری خاصی مانند سرطان در مقایسه با مناطق دیگر بیشتر است و …، باید بدانیم که بهعنوان مدیر، چگونه میتوانیم به بهترین شکل، اولویتبندی کنیم، شاخصها را تغییر بدهیم، اعتبارات را بودجهریزی و هزینه کنیم تا با توجه به امکانات موجود، بهترین نتیجه را به دست بیاوریم. باید بدانیم که چگونه میتوانیم از این طرح و برنامه و بودجهریزی دفاع کنیم و چگونه کار نظارت و پایش را انجام بدهیم. این مانند یک چرخه است و این چرخه باید کامل و درست کار کند. اینجاست که فناوری اطلاعات به کمک مدیر میآید.»
مظهری تأکید میکند: «دغدغة ما در آیتی این نیست که فقط کد بزنیم و برنامه بسازیم، بلکه دغدغة اصلی ما این است که با ابزار آیتی جریانها و فرایندهایی را ایجاد کنیم که به معنای واقعی، به تحول در حوزة سلامت بینجامد.»
بخش دولتی نباید در کار بخش خصوصی دخالت کند
رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت هنگام بحث دربارة چالشهای این حوزه، به مسئولیتهای بسیار سنگین، مأموریتها بسیار فشرده و پرحجم، حواشی بسیار زیاد کارها بهدلیل تأثیر مسائل سیاسی، و بودجه و اعتبارات اندک اشاره میکند و میگوید: «هنگامی که چنین وظیفهای را بر عهده میگیرید، باید پذیرای انتقادات باشید و کارتان را ادامه دهید.
من هم به انتقادات گوش میدهم و اگر بجا و درست بود، استفاده میکنم، اگر هم نابجا بود، نادیده میگیرم و کارم را ادامه میدهم. بهویژه که شرایط کشور، بهگونهای است که با این حجم کاری که در حوزهها مختلف وجود دارد، دولت نمیتواند به همة مجموعهها، متناسب با نیازشان بودجه و اعتبارات تخصیص بدهد. بنابراین، درحالیکه با مأموریت بزرگی مواجه هستید، منابع کافی دارید و باید با افزایش بهرهوری، با کمترین پول، بیشترین کارایی را داشته باشید.»
او این فرایند را سخت میداند: «فراموش نکنید که متوسط عمر مدیریتی درکشور ما کوتاه است. پس باید در کوتاهترین زمانی که در جایگاهی حضور داریم، کار موثر و ماندگار انجام بدهیم. به همین دلیل هم کار سختتر میشود.» اما چگونه میتوان با وجود تمام این محدودیتها، بهترین کارایی را داشت؟
بسیاری ورود بخش خصوصی به کار یا به نوعی برونسپاری امور را راهحل مؤثری برای این مشکل میدانند. مظهری هم به شرط وجود برخی شرایط، با این روش موافق است. او میگوید: «یکی از راهکارهایی که برای افزایش کارایی و بهرهوری وجود دارد، این است که افراد با مسئولیتهای حاکمیتی، به کار خود بپردازند و در کار بخش خصوصی دخالت نکنند.»
مظهری توضیح میدهد: «کار حاکمیت، امور کلان، برنامهریزی، سیاستگذاری، جریانسازی و فضاسازی است. بسیاری از کارهای عملیاتی، بهویژه آنهایی که در لایة صف انجام میشود، امور حاکمیتی نیست.
هنگامی هم که حاکمیت به این قسمتها ورود کند، دو اتفاق رخ خواهد داد. اتفاق نخست این است که فرد فعال در بخش خصوصی، چون تمام پول متعلق به خودش است، ریالبهریال را با حساسیت هزینه میکند، اما در بخش دولتی، بودجه از اموال عمومی تأمین میشود و چون فرد آن را بهطور مستقیم متعلق به خود نمیداند، با حساسیت و دقت بسیار کمتری آن را هزینه میکند. بنابراین، بهتر است حاکمیت در لایههای صف و جاهایی که عملیات انجام میشود، امور را به بخش خصوصی بسپارد.»
او معتقد است که بهترین مدل این است که در لایة صف، حاکمیت فقط نظارت، برنامهریزی، و جادهسازی کند و اجرا را به بخش خصوصی بسپارد، تا بخش خصوصی در جادهای که حاکمیت ساخته و هموار کرده است، حرکت کند، سرعت بگیرد، و جلو برود، اما تا پیش از این، اینگونه بود که حاکمیت میخواست در کنار کارهای ذاتی خود، در لایة صف هم حضور داشته باشد. به همین دلیل هم مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، نظام رگولاتوری ـ اپراتوری را پیشنهاد داد.
رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت ادامه میدهد: «اتفاق دومی که حضور حاکمیت در لایة صف به وجود میآورد، این است که ضمن کاهش کارایی، به رقابت بخش دولتی با بخش خصوصی میانجامد. شاید کسی بهصورت واضح و شفاف نگوید که بخش دولتی با بخش خصوصی رقابت میکند، اما وقتی خطر شکست برنامهها در بخش دولتی با تزریق اعتبارات دولتی، که منبع تأمین آن جیب عموم مردم است، پوشش داده میشود، مدیر بخش دولتی میتواند با خطرپذیری بیشتر، تصمیمگیری کند. بنابراین، بخش دولتی نهتنها میتواند از نظر مالی، پرخطرتر عمل کند، بلکه چون خودش حاکمیت است و بر خودش نظارت میکند، خطر پاسخگویی در این بخش کمتر از بخش خصوصی خواهد بود.»
او میافزاید: «حال بخش خصوصی مدعی میشود که نهتنها این کار را با هزینة کمتر انجام میدهد، چون مخارج بخش خصوصی کمتر است و به آن حجم از پول دسترسی ندارد، بلکه بهدلیل نظارتی که بر او میشود، پاسخگوتر هم هست. افزون بر اینکه علاوهبر حاکمیت، باید پاسخگوی سهامداران هم باشد. در نتیجه، مجبور است قویتر و دقیقتر مدیریت کند و با خطرپذیری کمتر و دستبهعصاتر تصمیم بگیرد. بنابراین، قدرت رقابت با بخش دولتی را نخواهد داشت.»
مظهری یکی دیگر از آفتهای حضور بخش دولتی را در لایة صف، تحمیل هزینههای پنهان میداند و میگوید: «بخش دولتی معمولاً بهدلیل شرایطش، بهظاهر میتواند خدمات را با هزینة کمتر به گیرندة خدمت ارائه کند. گیرندة خدمت هم معمولاً ممکن است به سمت این بخش برود.
درحالیکه این روش برخلاف ظاهرش، پرهزینهتر و پرضررتر است، ولی این هزینه را در لایههای مختلف حاکمیت خود پنهان میکند و نشان نمیدهد. مثلاً خدمتی را در بیمارستانی ارائه میکنند و میگویند بابت این خدمت، مقدار اندکی پول از بیمار دریافت میشود و در بخش خصوصی، بابت همان خدمت پول بیشتری میگیرند،
اما مسئله این است که بخش دولتی فقط در ظاهر بهطور مستقیم پول کمتری از مردم میگیرد، ولی در واقعیت، باقی این پول پیش از این و بهشکل غیرمستقیم و با شیوههای مختلفی مانند حقوق کارکنان، هزینههای سربار، قبضهای آب و برق و گاز، هزینههای ستادی و … از مردم گرفته شده است و مردم هم بهصورت بیمه، مالیات، و فرانشیز، آن را مستقیم از جیب خود پرداخت کردهاند. اگر همة این هزینهها را با هم جمع کنید، متوجه میشوید مبلغی که از منابع عمومی برای ارائة ارزان آن خدمت هزینه میشود، بیشتر از مبلغی است که بخش خصوصی برای همان خدمت دریافت میکند.»
او تأکید میکند: «با دخالت بخش دولتی، بار مالی بیشتری به شبکه تحمیل میکنیم، اما به چشم نمیآید. ازاینرو، معتقدم باید کارها را به بخش خصوصی سپرد و حمایت کرد تا مجموعههای دانشبنیان شکل بگیرند. به همین دلیل هم یکی از پنج هدف اصلی نظام تنظیمگری ـ کاربری (اپراتوری ـ رگولاتوری) ایجاد فضای رقابتی برای حضور فعال بخش خصوصی در حوزة تولید نرمافزار، پیادهسازی و پشتیبانی است.»
برای برونسپاری باید نقطة تعادل را بیابیم
«وقتی مجوزی وجود ندارد، یعنی نیاز نیست که مجوز بگیریم»، «سرمایهگذاران به حضور در فضای سلامت دیجیتال بیعلاقهاند؛ چون هیچ قانون مشخصی در این زمینه وجود ندارد»، «برای ادامة کار در حوزة سلامت دیجیتال مرددیم؛ چون مقررات مشخصی در این زمینه وجود ندارد و هر لحظه ممکن است کاری که برای آن وقت، انرژی، و هزینة زیادی صرف کردهایم، غیرقانونی اعلام شود.» در این سالها، که پای گفتوگو و درددل فعالان زیادی در حوزة سلامت نشستهام، جملههایی از این دست، بسیار شنیدهام.
از سوی دیگر، هر زمان سراغ مسئولان این حوزه رفتهایم، از خطرهای زیاد این حوزه شنیدهایم و اینکه ممکن است سلامت و اطلاعات سلامت مردم به خطر بیفتد، بهگونهای که بخش دولتی جرئت سپردن کار به بخش خصوصی را ندارد و ترجیح میدهد تاجاییکه میتواند، همة امور را در دست خود نگه دارد. نمونهاش را میتوان در چندین سال معلقماندن آییننامة دوراپزشکی یا تلهمدیسین دید، یا در مناقشهای که در ماههای گذشته بر سر آییننامة دارورسانی اینترنتی پیش آمد.
رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت این فرایند را مانند خطی میداند که در دو سر آن، کسانی هستند که معتقدند همهچیز باید در دست دولت باشد یا همهچیز باید به بخش خصوصی سپرده شود. باقی هم کسانی هستند که در نقاط مختلف این خط ایستادهاند و طیفهای مختلف را تشکیل دادهاند. او معتقد است که بهترین کار این است که با توجه به شرایطی که در آن هستیم، نقطة تعادل را روی این خط پیدا کنیم و روی آن بایستیم.
او میگوید: «چیزی که به بخش حاکمیت متعلق است، قابل واگذاری نیست.
مثلاً من نمیتوانم حاکمیت داده و نگهداشت داده را به بخش خصوصی بسپارم؛ چون دادهها حساس هستند. من نمیتوانم موتور قواعد، دستورالعملها و سیاستگذاریهای حاکم بر لایة صف و ابزار نظارتی و مدیریتی را به بخش خصوصی بسپارم؛ چون اینها به بخش حاکمیت تعلق دارد، ولی بسیاری چیزهای دیگر هست که میتوانم به بخش خصوصی بسپارم. این نقطة تعادل باید پیدا شود.»
مظهری تأکید میکند: «باید بدانیم کجای این خط بایسیتم تا تعادل برقرار شود. بهترین نقطه کجاست که همزمان وظایف حاکمیت مخدوش نشود، لایة صف دچار مخاطره نشود و کارایی هم بیشتر شود. پیداکردن آن نقطه هنر مسئولان حاکمیتی است و اختلافنظرهای فعلی هم بر سر پیداکردن این جایگاه است. برخی میگویند چون این حوزه بسیار مخاطرهآمیز است و میتواند سلامت مردم را به خطر بیندازد، باید احتیاط کرد، اما ممکن است در این احتیاط، دچار افراط یا تفرط بشوند.»
او به آییننامة دارورسانی درب منزل، که بهتازگی تصویب شده است، اشاره میکند و میافزاید: «اگر این احتیاط خیلی افراطی باشد، بهسمت حاکمیت کشیده میشود؛ مانند آنکه میگفتند اگر در داروسانی اینترنتی، دارویی اشتباه فرستاده و به شخص دیگری داده شود، خطرناک است. درحالیکه در این زمینه، تمهیدات لازم دیده شده بود و فرد میتوانست نام خود را روی فاکتوری که همراه دارو بود ببیند و مطمئن شود.»
رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت با تأکید بر اینکه در نظامهای تصمیمگیری کلان و ملی نباید صفر و صدی عمل کرد، ادامه میدهد: «کل نظام پزشکی مبتنیبر انتخاب بین بد و بدتر یا خوب و خوبتر است، یعنی انتخابها در این سیستم همیشه نسبی است. مثلاً پزشک برای درمان بیمار باید آنتیبیوتیک تجویز کند، اما آن بیمار مشکل کبدی دارد و این آنتیبیوتیک موجب تشدید مشکلش میشود.
اگر هم آنتیبیوتک را تجویز نکند، ممکن است بیمار براثر عفونت ریوی بمیرد. بنابراین، مجبور است بین بد و بدتر، بد را انتخاب کند و به قیمت بیشترشدن آسیب کبدی، بیمار را زنده نگه دارد. این تصمیم نسبی است و در نظامهای حاکمیتی هم همین وضعیت وجود دارد. مجبورید برخی از مشکلات و عیوب را، مشروط به اینکه دستاورد بزرگتری داشته باشند، بپذیرید.»
او توضیح میدهد: «باید بپذیرید که ممکن است یک مورد اشتباه وجود داشته باشد، اما در مقابل، هزاران مورد تسهیل ایجاد شده است. مثلاً در مورد همین آییننامة دارورسان اینترنتی، پیش از این، بیمار مجبور بود برای پیداکردن دارو از این داروخانه به دیگری برود و چندین داروخانه را بگردد، شاید داروی مدنظرش را پیدا کند. بسیار هم پیش آمده بود که بیمار دارو را نیافته و درمان را رها کرده یا حتی داروی اشتباه خریده بود. درحالیکه با راهافتادن دارورسانهای اینترنتی، درخواست خود را ارائه و منطقة مدنظر را مشخص میکنید. تمام داروخانههایی که در منطقة مشخصشده قرار دارند، این درخواست را دریافت میکنند و اگر دارو را داشته باشند، به شما پیام میدهند.
بنابراین، دیگر نیاز نیست بیمار برای پیداکردن داروی مورد نیازش داروخانههای متعدد را بگردد تا به نتیجه برسد. این دستاورد مثبتی است که هزاران نفر از آن بهره میبرند. هرچند معتقدم که باید تاجاییکه میتوان، تمهیداتی را در نظر گرفت که حتی یک نفر هم آسیب نبیند، اما بهدلیل آسیب به یک نفر، نباید دستاوردهای بزرگ آن را نادیده گرفت.»
مظهری با اشاره به انتقاداتی که در زمینة راهاندازی نسخة الکترونیک وجود داشت، ادامه میدهد: «احتمالاً، هرگز نمیتوان تمام مشکلات را برطرف کرد و همیشه مشکلاتی وجود خواهد داشت. درخصوص راهاندازی نسخهنویسی الکترونیک هم همینطور است. بسیاری به ما انتقاد میکنند که چرا درحالیکه زیرساختهای کشور هنوز مهیا نبود، آن را راهاندازی کردید. پاسخ من این است که وقتی اجرای طرح را با همین زیرساختهای موجود بررسی میکنیم، میبینیم که با وجود پارهای از مشکلات، منافعی که این طرح برای سیستم درمان کشور به همراه داشته، بیشتر بوده است. در واقع، کفة دستاوردهای این طرح بسیار سنگینتر از کفة مشکلات بوده است. پس باید آن را پذیرفت، درعینحال، تلاش کرد تا مشکلاتش برطرف شود.»
او میافزاید: «مثلاً میگویند در خلال کار، اینترنت قطع یا شبکه از دسترس خارج میشود و برای بیمار و پزشک مشکل به وجود میآید. ما این انتقادات را میپذیریم و میگوییم مشکلات را بیان کنید تا برایشان راهحل پیدا کنیم. بعضی از این مشکلات را با همین زیرساخت فعلی میتوانیم حل کنیم، برای حل بعضیهایش هم فعلاً زیرساخت و ابزار لازم را نداریم، ولی در کل، دستاوردی که از ایجاد نسخهنویسی الکرونیک داشتهایم، بیشتر بوده است.
پس اجرای آن بهصرفهتر است. مثلاً پزشک نسخه را بدخط مینوشت، داروخانه هم نمیتوانست داروی بیمار را بدهد، اما حالا دیگر نسخهخوانی چندان پیچیده نیست و سیستم آن را میخواند و به این ترتیب، بخشی از خطاهای قبلی حذف شده است.»
رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت دربارة دیگر مزایای این طرح میگوید: «پیش از این ممکن بود پزشکان چنانکه باید، کنترل و نظارت نشوند، ولی اکنون با این سیستم، بهراحتی میشود این کنترل و نظارت را انجام داد و حتی به خود پزشک بازخورد داد که روند درمانها و رفتار حرفهای او در برابر بیمار چگونه بوده است.»
او تأکید میکند: «البته ما هنوز در نقطة مطلوب نیستیم و این سیستمها باید تقویت شوند. آنچه امروز در حال ساختنش هستیم، نخستین رجهای اولین دیواری است که قرار است ساختمانی بزرگ روی آن ساخته شود. هرچه این دیوار بالاتر برود و طبقات جدیدتری ساخته شود، دستاوردهای این طرح هم بیشتر خواهد شد.»
مظهری تأکید میکند: «باید یادآوری کنم که این سیستم برای مچگیری پزشکان نیست، بلکه قرار است به کمک آنها بیاید. این ابزار نظارتی در درجة نخست به خود پزشک بازخورد میدهد. قرار است پس از اینکه پزشک نسخهای را در نرمافزار نسخهنویسی ثبت کرد، نظام بهداشتی کشور در حوزة سلامت خانواده، پیگیر درمان بیمار باشد تا متوجه شود که سرانجام بیمار چه شد. پزشک از طریق این بازخورد، میتواند بفهمد شیوة درمانی که برای یک بیماری انتخاب کرده، مناسب بوده است یا به تغییر نیاز دارد. این ابزاری است که پزشکان پیش از این نداشتهاند.»
او میافزاید: «البته این مراحل طبقاتی هستند که هنوز ساخته نشدهاند، اما قرار است بر همین پایهای که در حال ساخت آن هستیم، بنا شوند. هرچند شاید هنوز اجرای این طرحها با مشکلاتی مواجه باشند، اگر زنجیرة کامل را ببینید و قدمبهقدم پیش بروید، خواهید دید این طرحها منطق دارند و به ما اجازه میدهند دستاوردهای بزرگتری داشته باشیم. بنابراین، نباید آن دستاوردهای بزرگ را قربانی اشتباهی کوچک کنیم.»
آنچه خواندید بخش نخست گفتوگوی ماهنامة «توسعة فناوریهای نوین پزشکی» با سیدرضا مظهری، رئیس مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت بود. در شمارة بعدی، بخش دوم این گفتوگو را دربارة نظام تنظیمگری ـ کاربری، سندباکسهای سلامت، دوراپزشکی و … خواهید خواند.
تهیهوتنظیم: رویا کاکاوند