ارز چندنرخی و تفاوت فاحش میان نرخهای مختلف ارز، به یکی از آفتهای تولید و صادرات در ایران تبدیل شده است، تاجایی که هرگاه از سختیها و چالشهای فعالان اقتصادی، بهویژه در حوزههای تجهیزات پزشکی و دارو پرسش شود، قطعاً تفاوت نرخ ارز از مشکلاتی است که به آن میپردازند. آنچه در ابتدای راه برای کمک به مردم پیشبینی شده، اکنون به سنگ راه آنان تبدیل شده است.
عطاالله صدیقیان، مدیرعامل شرکت «تارا تجهیز طب شفق»، نیز بزرگترین چالش این شرکت صادراتی را تفاوت نرخ ارز صادراتی با نرخ واقعی آن در بازار عنوان میکند و میگوید: «ما برای تولید ابزار جراحی، باید استیل مورد نیازمان را با دلار هفتاد هزار تومانی تهیه کنیم (چون حوالة دلار هفتاد هزار تومان است)، درحالیکه وقتی کالای خود را صادر میکنیم، ارزی که به ما میدهند، 45 هزار تومانی است. در نتیجه، در این میان 35 تا 40 درصد پول ما از دست میرود. در حال حاضر، این تفاوت نرخ ارز بزرگترین گلوگاه صادرات است.»
گسترش بازارهای هدف صادرات با نگاه واقعبینانه
شرکت تجهیزات پزشکی تارا تجهیز طب شفق تولیدکنندة انواع ابزار جراحی و کالاهای یکبارمصرف بیمارستانی است که سالهاست محصولات خود را بهشکل مستقیم یا از طریق هلال احمر صادر میکند. عراق، ترکیه و کشورهای آفریقایی، مقاصد اصلی صادرات این شرکت تجهیزات پزشکی هستند. به گفتة مدیرعامل تارا تجهیز طب شفق این شرکت قصد دارد در حد توان، بازارهای هدف صادرات خود را گسترش بدهد، اما نگاه شرکت تارا تجهیز در این زمینه، واقعبینانه است.
او میگوید: «برخی از بازارها بسیار دور از دسترس و رؤیایی هستند؛ مانند بازارهای اروپایی و آمریکایی. ورود به برخی بازارها نیز، مانند بازارهای آسیای شرقی، که خودشان تولیدکنندة عمدة محصولات هستند، منطقی به نظر نمیرسد، ولی کشورهای آفریقایی هدفهای بسیار خوبی هستند. در اطراف کشور خودمان هم کشورهایی مانند روسیه و کشورهای حوزة سیآیاس، اهداف بسیار خوبی هستند که کار روی آنها را شروع کردهایم. ترکیه هم بهعنوان دروازة ورود به بازاراهای دیگر، هدف خوبی محسوب میشود که اکنون درحال فعالیت برای ورود به بازار آن هستیم.»
تکمیل سبد محصولات هدف تولید
صدیقیان یکی از ویژگیهای مثبت این شرکت را کار روی بازة گستردهای از ابزار پزشکی میداند و میگوید: «مثلاً در حوزة ابزار جراحی، تقریباً تمام اقلام را پوشش میدهیم و همة اقلام مورد نیاز در این حوزه را داریم. در عین حال، نگاهی هم به جراحیهای کمتهاجمی داریم. در حوزة ملزومات مصرفی نیز در حال حاضر، شش قلم مصرفی شامل نلاتون سوند، اکستنشن تیوپ، ساکشن تیوب، اریگاتور، سوندهای فیدینگ تیوب و ناسوگاستر را تولید میکنیم و درحال افزایش تولیداتمان به موارد بیشتر، مانند ست سرم هستیم.»
او پس از ارز چندنرخی، مشکلات قانونی، و تحریمها، هزینة زیاد ثبت کالا در کشورهای دیگر را یکی از مشکلات حوزة صادرات تجهیزات پزشکی عنوان میکند و میافزاید: «بسیاری از کشورها، چندان تمایل ندارند با ایران کار کنند. افزون بر اینکه چون حساب بانکی آفشور نداریم، کار صادرات بهسختی پیش میرود.»
برای هدفگذاری باید از رؤیاپردازی فاصله گرفت
صدیقیان معتقد است هنگامی که میخواهیم هدفگذاری کنیم، باید از رؤیاپردازی فاصله بگیریم و هدف را با توجه به واقعیتهای موجود انتخاب کنیم. به همین دلیل، او به تحقق هدف یک میلیارد دلار صادرات تجهیزات پزشکی طی برنامة توسعة هفتم، با تردید مینگرد.
او میگوید: «برای اینکه بدانیم این هدف چقدر به واقعیت نزدیک است، نخست باید ببینیم پلة اولی که روی آن ایستادهایم، چه اندازهای دارد؛ آیا قرار است از نُهصد هزار دلار به یک میلیون دلار برسیم، یا قرار است از پنجاه هزار دلار به یک میلیون دلار برسیم؟ برای هدفگذاری، این فاصله باید منطق داشته باشد و مشخص شود که چگونه میخواهیم این پلهها را در این فاصلة زمانی طی کنیم و چه بودجه و امکاناتی داریم.»
مدیرعامل شرکت تارا تجهیز طب شفق با توجه به اینکه تناسبی بین رقم فعلی صادرات و هدف تعیینشده وجود ندارد، تحقق این هدف را امکانپذیر نمیداند و میافزاید: «ما در بازار جهانی، با رقبای بسیار بزرگی مانند چین، پاکستان، و هند مواجهایم که حجم بسیار بزرگی از بازارهایی را که میخواهیم به سمتشان برویم، در قبضة خود دارند و برای بهدستآوردن این بازارها، باید با این کشورها بجنگیم.»
او تأکید میکند: «من نمیدانم چقدر میتوانیم در این زمینه موفق باشیم، اما فکر میکنم برای رسیدن به هدف، نیاز داریم شفاف و واقعی نگاه کنیم؛ یعنی از رؤیاپردازی فاصله بگیریم و با سند و عدد تصمیمگیری کنیم. آنموقع، شاید بشود نظر بهتری داد.»
تولید و صادرات دو بال صنعت هستند
جهش تولید از اهداف اصلی است که مقام معظم رهبری برای سال جاری در نظر گرفتهاند. صدیقیان صادرات و تولید را دو بال صنعت میداند که کنار هم مفهوم مییابند، اما اعتقاد دارد که بهتر است شرکتهای تخصصی، صادرات را بر عهده بگیرند تا تولیدکنندگان بتوانند با فراغ بال به اهداف جهش و توسعة تولید خود بپردازند.
او میگوید: «من تجربة تلخی از تولید و صادرات در کنار هم دارم. شاید اگر در کنار ما بهعنوان تولیدکننده، شرکت صادرکنندهای بود، کار خیلی بهتر از این پیش میرفت، ولی در کشور ما، معمولاً خود تولیدکننده مجبور است در زمینة صادرات هم کار کند و این موضوع کار را بسیار سخت میکند؛ چراکه اگر بخواهیم روی تولید تمرکز کنیم، از میزان صادرات کم میشود و اگر تمرکز را بهسمت صادرات ببریم، تولید صدمه میخورد.»
او همچنین، تورم زیاد و بیثباتی قیمتها را، که ناشی از بیثباتی قیمت ارز است، موجب آسیب جدی به تولید میداند و میافزاید: «قیمت تمامشدة تولید در طول سال، بهراحتی 30 درصد تغییر میکند. در نتیجه، ما نمیتوانیم بهراحتی یک قیمت بهای تمامشدة کالا به مشتری اعلام کنیم؛ چون بهطور مداوم، قیمت تمامشدة تولید کالا در حال تغییر است. تغییر نرخ ارز و باقی عوامل، دائم قیمتها را تغییر میدهند و به جایی میرسیم که در کشوری 100 درصد ریالی، بهعنوان تولیدکننده، مجبوریم بهای تمامشده را دلاری حساب کنیم که این کاری سخت و آزاردهنده است.»
مدیرعامل شرکت تارا تجهیز طب شفق تأکید میکند: «تولیدکننده بیش از حمایت، به کمی نظم نیاز دارد. کافی است مسئولان کمی به کارها و شرایط نظم بدهند. دیگر نیاز نیست حمایت کنند؛ چون هر وقت حرف حمایت پیش آمده، تولیدکننده با مشکلات بیشتری مواجه شده است.»
او درخواست میکند: «اجازه بدهید تولیدکننده آزاد باشد و راه خودش را پیدا کند؛ چراکه تجارت آزاد همیشه برنده است. در مقابل، تجارتهایی که بهنحوی در قالبهای حمایتی قرار گرفتهاند، همیشه دچار مشکل میشوند. اقتصاد حمایتی خیلی وقت است از روال خارج شده و اقتصاد آزاد جای آن را گرفته است. اکنون هم اگر اجازه بدهند بخش خصوصی کمی آزادتر باشد، شرایط بهسمت مثبت تغییر خواهد کرد. بههرحال، مشتری خودش در مقصد میفهمد که آیا این کالا به کارش میآید یا نه و آیا این تاجری که با او کار میکند، صادق است یا خیر.»
عقد تفاهمنامهها با کشورهای مقصد، صادرات را تسریع میکند
مدیرعامل شرکت تارا تجهیز طب شفق با اشاره به اینکه در بازهای از زمان، شرکتهای ایرانی صادرات زیادی به عراق داشتند، دلیل آن را امضای تفاهمنامة میان وزارتهای بهداشت ایران و عراق عنوان میکند و میگوید: «براساس آن تفاهمنامه، کالاهایی که مجوز تجهیزات پزشکی ایران را داشتند، در عراق ثبتشده به حساب میآمدند و این نقطة قوت بسیار بزرگی بود، ولی اکنون کمتر شاهد این اتفاق هستیم.»
او میافزاید: «هرچند رشد نرخ ارز موجب ارزانترشدن کالای ایرانی میشود و پیرو آن، باید صادراتش راحتتر باشد، از سوی دیگر، هزینة دلاری کم هم برای ما بسیار سنگین میشود. درحالیکه این هزینه در کشور مقصد چندان زیاد نیست، برای تولیدکنندهای که با ریال کار میکند، هزینة هنگفتی محسوب میشود.»
صدیقیان نداشتن برنامهریزی را، که ناشی از بیثباتی در کشور است، آفت دیگر صادرات میداند و ادامه میدهد: «ما نمیتوانیم برنامهریزی کنیم؛ چون برای مثال، اگر مطمئن باشیم که قرار است پنجاه میلیون قطعه از یک کالا را بفروشیم، پس پنج میلیارد تومان هم برای ثبت و معرفیاش هزینه میکنیم، ولی هنگامی که هیچ دیدی از آینده نداریم، نمیدانیم آیا حالا که این صدهزار قطعه را صادر کردهایم، میتوانیم صدهزار قطعة بعدی را هم بفروشم یا خیر. آیا روابط دیپلماتیک دو کشور سرجای خود باقی خواهد ماند؟ نرخ ارز چقدر خواهد بود و بهای تمامشدة کالای ما چقدر تغییر خواهد کرد؟ و موضوعاتی از این دست. تمام این موارد آیندهنگری را برای ما سخت میکند. درحالیکه کشورهای دیگری که ثبات بیشتری دارند، با این مشکلات روبهرو نیستند.»
تهیهوتنظیم: رویا کاکاوند