رئیس انجمن صنفی تولید و تأمین و توزیع و صادرکنندگان تجهیزات و ملزومات پزشکی و دارویی:
جهش تولید بدون رونق صادرات و واردات محقق نمیشود
یکی از تعارضاتی که صنعت و تجارت ایران در سالهای اخیر به آن گرفتار شده و مانند آفتی به جان بخشهای مختلف اقتصادی کشور افتاده است، تعارض میان تولید و واردات است؛ تعارضی که هرکدام از ذینفعان از زاویة دید خود به آن نگاه میکنند و نظرهای متضادی دربارة آن دارند. برخی از تولیدکنندگان خواهان محدودیت واردات و انحصار محصولات تولید داخل هستند و واردکنندگان نیز این رویه را آسیبزننده و اشتباه میدانند.
علیرضا چیذری، مدیرعامل هلدینگ «نگین»، هم در زمینة تولید و هم واردات تجهیزات پزشکی مانند محصولات مربوط به قلبوعروق، جراحی عمومی، گوش و حلق و بینی، عیارهای حفاظت در برابر اشعه، تصویربرداری پزشکی و مانند اینها کار میکند. بهدلیل اینکه او در هر دو حوزة تولید و واردات، دستی بر آتش دارد، شاید بتواند کمی بیطرفانهتر و با نگاهی منصفانهتر، این ماجرا را تشریح کند. ازاینرو، به سراغ او رفتیم. همچنین، علیرضا چیذری رئیس انجمن صنفی تولید و تأمین و توزیع و صادرکنندگان تجهیزات و ملزومات پزشکی و دارویی است.
مقدسنمایی تولید ناقض حقوق دولت و مصرفکننده است
«خودتحریمی درد مشترک تمام بخشهای اقتصادی کشور است.» چیذری گفتوگو را با این جمله آغاز میکند و مقدسنمایی تولید را بزرگترین نماد این خودترحیمی میداند که در نهایت، موجب ازبینرفتن حقوق مصرفکننده میشود.
او میگوید: «تفکری که تولید را مقدس و واردات را عین ضربه به کشور میداند، بزرگترین آسیب را به صنعت و اقتصاد کشور وارد میکند؛ زیرا کشوری که واردات نداشته باشد، صادرات هم ندارد. دنیای امروز، دنیای بدهبستان و تعامل است. نمیتوانید انتظار داشته باشید همه از ما خرید کنند، اما ما چیزی از آنها نخریم.»
رئیس انجمن صنفی تولید و تأمین و توزیع و صادرکنندگان تجهیزات و ملزومات پزشکی و دارویی، محدودیت واردات را نوعی خودتحریمی میداند که متضرر نهایی آن مردم هستند. او ادامه میدهد: «این روند سبب میشود امضاهای طلایی ایجاد شوند. صدور مجوزها و تخصیص ارز سخت و محدود شود و در نهایت، در اختیار عدهای مشخص قرار بگیرد.»
چیذری به تجربهای که بازار ایران در زمینة ممنوعیت واردات خودرو و لوازم خانگی به دست آورده است اشاره میکند و میافزاید: «ما با ممنوعیت واردات این کالاها و ایجاد خودتحریمی در این حوزه، مانع واردات درست و قانونی شدهایم، اما همچنان، همان یخچال کرهای در بازار ایران موجود است و تنها فرقی که کرده، این است که غیرقانونی و بدون پرداخت حقوق، تعرفه و درآمد دولت وارد شده است. یعنی نهتنها دولت را از حق خود محروم کرده، بلکه بدون نظارت وارد شده است.»
او معتقد است این روش نهتنها موجب کاهش ارزبری این کالاها و کنترل قیمت آنها نشده است، بلکه با ایجاد تقاضای کاذب، باعث ایجاد فساد و گرانی بیشتر کالا شده است. درضمن، چون این کالاها بهصورت قاچاق وارد میشوند، هزینة کولبری و راههای ورود غیرقانونی، قیمت آنها را افزایش میدهد.»
مدیرعامل هلدینگ نگین، آفت بعدی این روش را این میداند که در پی افزایش قیمت برند خارجی، برند داخلی هم خودش را با آن مقایسه میکند و علاوه بر تقاضای ممنوعیت واردات، قیمت کالایش را هم افزایش میدهد. برای مثال، اگر در گذشته یخچال و فریزر خارجی ۳۰ میلیون تومان قیمت داشت، قیمت یخچال و فریزر داخلی با همان ویژگیها و امکانات، 15 میلیون تومان بود، اما امروز، اگر یخچال و فریزر خارجی ۵۳ میلیون تومان قیمت داشته باشد، مدل مشابه داخلی آن ۵۰ میلیون تومان یا حتی ۵۶ میلیون تومان قیمتگذاری میشود و در این میان، ضرر اصلی متوجه مصرفکننده میشود که بهدلیل انحصار، مجبور است کالای مورد نیازش را گرانتر بخرد.
تحقیقوتوسعه قربانی انحصار
رئیس انجمن صنفی تولید و تأمین و توزیع و صادرکنندگان تجهیزات و ملزومات پزشکی و دارویی یکی دیگر از آفتهای جدی انحصار و ممنوعیت واردات را کندکردن روند پیشرفت یا حتی ازبینبردن میل به پیشرفت میداند. او میگوید: «تولیدکنندهای که با ممنوعیت واردات، بازار را بهشکل انحصاری در دست خود میبیند، دیگر نیازی به هزینهکردن در بخش تحقیقوتوسعه نمیبیند و کمکم از پیشرفت عقب میماند.»
او اتفاقی را که در هیئتامنای صرفهجویی ارزی درحال رخدادن است، از همین دست میداند و میافزاید: «مثلاً تولیدکنندگانی در این هیئت فعالاند و چون پایة نصب دارند (یعنی تعداد زیادی دستگاه نصبشده در سطح کشور دارند)، بیشتر این بازار میان همین سه تا چهار شرکت میچرخد و اگر شرکت پنجمی بخواهد وارد این حوزه شود، چون پایة نصبش به اندازة آنها بالا نیست، عملاً نمیتواند. همین شرایط سبب بهوجودآمدن امضاهای طلایی و تعارض منافع میشود. بنابراین، شاخص¬ها و شرایط صحیح انتخاب نشدهاند.»
بدون مراودة قوی تجاری با دنیا نمیتوانیم تولید قدرتمند داشته باشیم
مدیرعامل هلدینگ نگین معتقد است هنگامی که رفتوآمد و مراودة تجاری با دنیا نداشته باشیم، نمیتوانیم تولید قوی داشته باشیم و به صادرات برسیم. در نتیجه، جهش تولید هم رخ نخواهد داد. او میگوید: «از اواخر دولت دوازدهم تا پایان دولت سیزدهم، دیواری زرهپوش دور مملکت کشیدیم و تقریباً واردات را غیرممکن کردیم. در بسیاری از گروهها، ازجمله خودرو، لوازم خانگی و تجهیزات پزشکی، به بهانة حمایت از تولید، هرچه توانستند انجام دادند تا واردات محدود شود، اما نتیجهاش فقط این بود که قیمت برای مصرفکننده افزایش یافت. آیا صرفهجویی ارزی شد؟ خیر.»
او دربارة دلیل این اتفاق توضیح میدهد: «در حال حاضر، سبد تأمین داخل ما در اختیار تولیدکنندة داخلی است. این بخش هم تمام قدرت و توانش در همین حدی است که میبینیم. پس چگونه میخواهیم در تولید شاهد جهش باشیم؟»
چیذری ادامه میدهد: «ایران نود میلیون نفر جمعیت دارد. جلو واردات را گرفتهاید. تولیدکننده هم با تمام قدرت درحال تولید است تا این نود میلیون نفر جمعیت را تغذیه کند. وقتی تمام گنجایش بازار ما همین مقدار است، چگونه میتوانیم جهش تولید داشته باشیم ؟ جهش زمانی اتفاق میافتد که صادرات داشته باشیم، یعنی افزون بر بازار نود میلیون نفری کشور خود، بازار چهارصد میلیون نفری منطقه و حتی بازار یک میلیارد نفری پیمان شانگهای را هم بهعنوان هدف صادراتی و بازاری برای تولیداتمان ببینیم.»
او معتقد است در چنین شرایطی، دو موضوع اهمیت ویژه مییابد، قیمت و کیفیت. چیذری میگوید: «قیمت حتی از کیفیت هم مهمتر است. تصور کنید خودروی سمند را دوازده هزار دلار قیمتگذاری میکنیم، درحالیکه خودرو چینی با امکانات کامل، نههزار یورو قیمت دارد. یا خودرو سال چین با امکانات کامل، شانزدههزار یورو قیمت دارد. چرا باید کسی در بازار آزاد، دوازده هزار دلار برای خرید سمند بپردازد؟ اینجاست که تولید بیمعنی میشود. با کیفیتترین ونتیلاتور در چین، ۴۵۰۰ تا 8000 یورو قیمت دارد، چرا باید ونتیلاتور ما را یازدههزار یورو بخرند؟ چرا قیمت محصولات آنها ارزانتر است؟ چون در تیراژ بالا تولید میکنند. تیراژ تولیدات ما اقتصادی نیست. به همین دلیل، نمیتوانیم در قیمت با آنها رقابت کنیم.»
چیذری ادامه میدهد: «یکی دیگر از مشکلات تولید ما این است که واقعاً تولید نمیکنیم. ما مدعی هستیم یخچال و فریزر میسازیم، درحالیکه موتور، برد، ترموکوبل و … وارداتی هستند و ما اینجا، فقط اتاقک آن را میسازیم. البته اگر این روش اقتصادی است، هیچ اشکالی ندارد، اما وقتی میتوانیم بدنة یخچال را با کیفیت خوب تولید کنیم، میتوانیم با شرکت معتبری که موتور یخچال را از آن میخریم، شراکت کنیم. به این شکل که ما موتور را از آنها بخریم و آنها هم بدنه را از ما بخرند. به این ترتیب، تیراژ را بیشتر میکنیم و میتوانیم بدنة یخچال اقتصادی تولید کنیم. به این روش تولید، اوبیال میگویند. این روش کاری جهانی توأم با موفقیت است.»
او تأکید میکند: «زمانی تولید اقتصادی میشود و جهش تولید اتفاق میافتد که قیمت تولید با تیراژ زیاد، کم شود. برای این کار هم باید عضویت پیمانهای جهانی را بپذیریم و به افایتیاف بپیوندیم تا صادرکنندگان بتوانند پول فروششان را به کشور وارد کنند، نه اینکه مجبور شوند پیمانسپاری کنند.» او توضیح میدهد: «پیمانسپاری یعنی قاچاق. پیمان ارزی یعنی صادرکننده در مقابل صادرات کالای خود، کالا وارد کند. در این روش، ارزی وارد کشور نمیشود، آنچه وارد میشود، کالاست.»
مدیرعامل هلدینگ نگین میگوید: «چه حقیقی و چه حقوقی، باید بدانیم کجا ایستادهایم؟ نگاه کنید ترکیه چگونه بهعنوان واردکنندة خودرو، بزرگترین صادرکنندة خودرو به اروپاست. ترکیه تولید برخی از مدلهای رنو را در کشور خود انجام میدهد و چون ارزانتر است، آن را به تمام اروپا صادر میکند.»
او خاطرنشان میکند: «شاید تمام حرفهای من درست نباشد. این مسائل باید بهطور تخصصی بررسی شوند، ولی قطعاً اینگونه که دولت بهتنهایی برای بخش خصوصی برنامه و قانون بنویسد، هرگز به جهش تولید و رونق صادرات منجر نخواهد شد.»
چیذری میافزاید: «صادرات موفق، در صورتی امکانپذیر است که مقدمات آن فراهم شود، یعنی ما تجارت جهانی را یاد بگیریم و مانع واردات نشویم. تجارت امروز در دنیا بدهبستان است. اینگونه نیست که همه از ما نفت بخرند و ما از آنها چیزی نخریم. اکنون، شرکت آرامکو عربستان بزرگترین صادرکنندة نفتی خاورمیانه، بزرگترین واردکنندة غیرنفتی خاورمیانه و همچنین بزرگترین صادرکنندة پتروشیمی خاورمیانه است. شرکت آرامکو عربستان در قبال نفتی که صادر میکند، همهچیز وارد میکند و حالا به جایی رسیده است که بزرگترین صادرکنندة پتروشیمی به تمام دنیاست و درحال ساختن سیلیکونولی در کشور خود است. این شرکت امروز، در میان شرکتهای خصوصی، بالاترین ارزش سهام دنیا را دارد. چگونه میتوان گفت کارش اشتباه بوده است؟»
او ادامه میدهد: «برخی میگویند اگر جنگ بشود، عربستان از گرسنگی میمیرد. درست است، اما مسئلة اصلی این است که اصلاً جنگی در کار نخواهد بود؛ چون عربستان با خرید و فروش همزمان، باعث ایجاد تعادل در چرخة مصرف جهانی شده است. همه میدانند که اگر با این کشور وارد جنگ بشوند، قسمت بزرگی از بازارشان را از دست میدهند، بازار انرژی و پلیمر جهانی هم به خطر میافتد و ناگهان، قیمت پلیمر ده برابر میشود. بنابراین، با این کشور وارد جنگ نمیشوند. در واقع عربستان با قراردادن منافع جهان در کشور خود، آن را امن کرده است.»
او مثال دیگری میزند: «چرا چین از کشور کوچکی مانند تایوان میترسد و به آن حمله نمیکند؟ چون نخستین موشک چین که به تایوان اصابت کند، اقتصاد چین فلج میشود. چین برای تأمین چیپستها، بردها و خازنهایی که در همان موشکها استفاده میکند، به تایوان وابسته است. تایوان هم به چین وابسته است، چون اگر این کالاها را از آنها نخرند، اقتصاد تایوان به مشکل برمیخورد. همین بدهبستان سبب تعادل و مانع جنگ است. همانگونه که چین به تایوان وابسته است، تایوان هم به چین وابسته است. در اینجا، میتوان گفت به امنیت جهانی سازمان اقتصاد خوش آمدید.»