یکی از خبرهایی که در ماه‌های اخیر، حساسیت زیادی را برانگیخته و نگاه‌های بسیاری را به بخش بهداشت و درمان کشور جلب کرده است، اخبار تأسف‌آور خودکشی پزشکان جوان و متخصصانی است که براثر شدت فشار جسمی و روحی ناشی از کار در طرح و دوران رزیدنتی، توان تحمل را از دست می‌دهند. آمار خودکشی پزشکان جوان کمکم به یکی از نگرانی‌های مسئولان تبدیل شده که برای بررسی آن و یافتن راهکارهای لازم، دستورهایی صادر شده است.

 

بر اساس آمارهای رسمی، سرانة پزشک در ایران یازده پزشک به‌ازای هر ده هزار نفر است که تقریباً یک‌سوم  آمار سرانة پزشک در دنیاست. این آمار در دنیا، سی پزشک به‌ازای هر ده هزار نفر است. این کمبود شدید، مشکلاتی جدی در زمینة تأمین پزشک مورد نیاز کشور ایجاد کرده است، به‌گونه‌ای که نظام بهداشت و درمان کشور مجبور است با واردکردن فشار بیش از حد به پزشکان جوانی که ناچارند طرح یا رزیدنتی خود را بگذرانند، این کمبود را جبران کند.

از سوی دیگر، مشکلات مالی و کمبود بودجه موجب شده است حقوق‌های دریافتی این پزشکان بسیار کم باشد. این موضوع پس از سال‌های طولانی درس‌خواندن و تلاش‌کردن، بارقة امید را در دل آن‌ها می‌کشد. طرح اجباری در نقاط دورافتاده و کم‌امکانات یا بی‌امکانات هم فشار مضاعفی است که گاهی جان برخی از این پزشکان جوان را به لب می‌رساند.

بیشتر پزشکان جوان کشور روحیه‌ای مقاوم و بلندپرواز دارند و بار مشکلات را به دوش می‌کشند، اما گاهی، حتی آن‌هایی هم که در برابر تمام ناملایمتی‌ها ایستادگی می‌کنند، روحیة خود را می‌بازند. در نتیجه، بسیاری از آن‌ها یا برای مهاجرت اقدام می‌کنند یا دست‌کم، دربارة آن فکر می‌کنند.

جالب‌ترین بخش این مسئله، واکنش مسئولان به این مو‌ضوع بوده است. آن‌ها ابتدا ظرفیت رشته‌های پزشکی را افزایش دادند تا با افزایش تعداد پزشکان و ایجاد رقابت بیشتر، بتوانند پزشکان ارزان‌تر و قانع‌تری در دسترس داشته باشند، اما این حرکت با مخالفت‌های شدید مواجه شد؛ چراکه کارشناسان معتقدند افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها، بدون فراهم‌کردن امکانات آموزشی مناسب، موجب کاهش کیفیت آموزشی این دانشجویان خواهد شد که پس از فارغ‌التحصیلی، با جان و سلامت مردم سروکار دارند.

از سوی دیگر، مسئولان به‌جای ایجاد رضایت در پزشکان جوان و ترغیب آن‌ها به ماندن، مدارک تحصیلی آن‌ها را گروگان می‌گیرند و آن را در برابر قیمت گزافی، که هر روز هم بیشتر می‌شود، آزاد می‌کنند. تمام شرایط موجود، درنهایت به سرخوردگی پزشکان جوان منجر شده است؛ تاجایی‌که بسیاری از آن‌ها ترجیح می‌دهند از خیر زحمات شبانه‌روزی و چندین‌وچندسالة خود بگذرند و این حرفه را رها کنند. این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که می‌توان با کمی تدبیر، این تهدید را به فرصت تبدیل کرد. ورود سلامت دیجیتال به برنامة رسمی نظام بهداشت و درمان کشور، می‌تواند درما‌نگر این مشکل جدی باشد.

 

افزایش بهره‌وری شبکة درمان

افزایش بهره‌وری از نخستین تأثیرات کاربرد سلامت دیجیتال و پزشکی از راه دور در شبکة بهداشت و درمان است. شبکة درمان با توسعة نظام سلامت دیجیتال، بهره‌گیری از انواع گجت‌ها و خدمات‌دهندگان سلامت دیجیتال و آموزش همگانی استفاده از این نوع شیوة درمان، می‌تواند بسیاری از بیماران را بدون نیاز به خروج از محل زندگی، پایش، معاینه و درمان مورد نیاز را تجویز کند.

نتیجة استفاده از چنین امکاناتی، در وهلة نخست، کم‌شدن بار حضور بیماران در مراکز درمانی است. در نتیجه، تنها کسانی به پزشک مراجعه خواهند کرد که مشکلات جدی‌تری دارند و به دریافت خدمات حضوری نیازمندند. این کاهش تعداد بیماران حضوری، صف‌های طولانی مراکز درمانی را کوتاه می‌کند و در نتیجه، به کاهش اتلاف وقت بیمار و رضایت عمومی از خدمات درمانی که دریافت کرده‌اند می‌انجامد.

از سوی دیگر، پزشکی هم که مجبور است در یک روز، تعداد بسیار زیادی بیمار را با صرف زمان محدود، به‌شکل حضوری معاینه کند، فرصت می‌یابد بیماران کمتری را با تخصیص زمان بیشتر، دقیق‌تر معاینه کند. با این روش،  هم خستگی و فرسودگی پزشک کمتر می‌شود و هم رضایت بیمار افزایش می‌یابد.

همچنین، بهره‌گیری از هوش مصنوعی در این زمینه، با دسترسی به کلان‌داده‌ها و پروندة الکترونیک بیمار به‌عنوان پشتوانة تشخیص و تصمیم‌گیری‌های پزشک، می‌تواند به او کمک کند تا در مدت زمان کمتری، به احتمالات بیشتری توجه و بیمار را دقیق‌تر معاینه کند. افزون بر اینکه این ابزار می‌تواند کمک کند تا با تکیه بر مشاوری قابل اعتماد، اضطراب کمتری را تحمل کند و حتی در موارد پیچیده، همزمان از نظرها و تخصص همکاران خود بهره ببرد.

تمام این موارد با کاهش اضطراب و خستگی پزشک، به افزایش رضایت شغلی او می‌انجامد و فرسودگی روانی او را کاهش می‌دهد. همچنین برای او، فرصتی ایجاد می‌کند تا خدمات بهره‌ورتر و مفیدتری را به هم‌نوعان خود ارائه کند. به‌کاربردن هوش مصنوعی، سلامت دیجیتال، و دوراپزشکی به مدیران بیمارستان‌ها و مراکز درمانی این امکان را می‌دهد تا کمبود پزشکان و متخصصان را بهتر مدیریت کنند و از همان امکانات موجود، بهرة بیشتری ببرند.

 

کاهش هزینه‌ها با سلامت دیجیتال

حقوق‌های بسیار کم پزشکان جوان، که با تأخیر بسیار هم پرداخت می‌شود، یکی دیگر از دلایل اعتراض آنان است و موجب می‌شود آن‌ها به راه‌حل‌های دیگری مانند تغییر شغل یا مهاجرت بیندیشند، درحالی‌که به گفتة علیرضا هاشم‌پور، سرپرست تیم داده‌های مرکز رصد و ترویج اقتصاد دیجیتال، استفاده از سلامت دیجیتال و دوراپزشکی، می‌تواند به کاهش 33 درصدی هزینه‌های درمان منجر شود.

به‌کاربردن سلامت دیجیتال با اجرای درست و کامل سیستم ارجاع و طبقه‌بندی بیماران، هم در زمان پزشکان صرفه‌جویی می‌کند و هم در هزینه‌های درمان. از سوی دیگر، نظارت کامل‌تر بر ارجاعات، تشخیص‌ها، درمان‌ها، و نسخه‌های تجویزی، موجب شفافیت می‌شود و جلو سوءاستفاده‌ها را می‌گیرد که در نتیجه، اثر خود را در کاهش هزینه‌های بیمه‌ها نشان خواهد داد.

افزون بر این، حضور بیشتر بیماران در بیمارستان یا مرکز درمانی به کارکنان و امکانات بیشتری نیاز دارد و این موضوع، هزینة بیشتری را به بیمارستان و مرکز درمانی تحمیل می‌کند. درحالی‌که می‌توان با امکانات محدودتر و کارکنان کمتر، همان خدمات را به‌صورت دیجیتالی و پایش از راه دور انجام داد. این نوع پزشکی از راه دور، نه‌تنها برای مراکز درمانی و بیمار به کاهش هزینه‌ها می‌انجامد، بلکه به پایش مستمرتر و در نتیجه، تشخیص‌های به‌موقع منجر می‌شود. تشخیص به‌موقع بیماری‌ها هم سبب پیشگیری از صدمات شدیدتر و جدی‌تر می‌شود. بیماری که کادر درمان، فشار خون یا قند خونش را به‌طور مرتب پایش و بررسی می‌کنند، کمتر امکان دارد که دچار عوارض جدی‌تر مانند قطع عضو دیابتیک یا ازدست‌رفتن کلیه یا سکته شود؛ حوادثی که هرکدام، بار سنگینی برای خانواده و شبکة درمانی به‌همراه دارد.

مبلغ قابل توجهی که از طریق به‌کارگیری سلامت دیجیتال و پزشکی از راه دور صرفه‌جویی می‌شود، می‌تواند صرف بهبود شرایط کاری پزشکان، افزایش حقوق آن‌ها، و کاهش ساعت کاری‌شان با استخدام پزشکان بیشتر شود؛ عملکردی که می‌تواند امید به آینده را در آن‌ها افزایش و یکی از عوامل افسردگی و فرسودگی شغلی را در آن‌ها کاهش دهد.

 

شبکة درمان عادلانه و پایدار با سلامت دیجیتال

یکی دیگر از مشکلات جدی شبکة بهداشت و درمان ایران، تمرکز امکانات در مراکز و شهرهای بزرگ است؛ به‌گونه‌ای که ساکنان شهرهای کوچک‌تر و مناطق دورافتاده، برای دریافت درمان مناسب مجبورند هزینة زیادی بپردازند و زمان بسیاری را صرف رفت‌وآمد کنند. به همین دلیل، نظام سلامت پزشکان جوان را مجبور می‌کند طرحشان را با کمترین امکانات، در این مناطق بگذرانند. دوری از خانواده، فشار مالی ناشی از کمبود حقوق، ناآشنابودن با فرهنگ منطقه، و کمبود امکانات موجب می‌شود این طرح اجباری به‌شدت برای پزشکان جوان تحمل‌ناپذیر باشد، به‌گونه‌ای که بیشتر آن‌ها به‌محض تمام‌شدن طرح، حتی یک لحظه هم در آن منطقه نمی‌مانند.

نتیجة اجرای چنین طرحی افزون بر فشار روحی و خستگی شدید برای پزشکان، این است که ساکنان منطقه همیشه برای دسترسی به امکانات درمانی و پزشک متخصص، با مشکل مواجه‌اند. درحالی‌که تجهیز این مراکز به سلامت دیجیتال و دوراپزشکی می‌تواند این امکان را ایجاد کند که متخصصان بیشتری با این مناطق ارتباط برقرار کنند و مشاوره‌های درمانی خود را ارائه دهند. با این روش، فشار کاری و روحی وارده بر پزشکان طرحی هم کاسته و موجب می‌شود با آسودگی و اطمینان بیشتری دوران طرح خود را بگذرانند. مردم منطقه نیز به عدالت درمانی بیشتر و نظام درمانی پایدارتری دست خواهند یافت.  ‌

 

 

تهیه‌وتنظیم: رویا کاکاوند

 

نوشته‌های مشابه